شازده کوچولو گفت : - سلام !
فروشنده گفت : - سلام .
این بابا فروشنده قرص های ضد تشنگی بود . خریدار هفته ای یک قرص می انداخت بالا و دیگر تشنه گی بی تشنگی .
شازده کوچولو پرسید :- این ها را می فروشی که چی ؟
فروشنده گفت : - باعث صرفه جوئی کلی وقت است . کارشناس های خبره نشسته اند دقیقا حساب کرده اند که با بالا انداختن هرکدام از این قرص ها هفته ای پنجاه و سه دقیقه وقت صرفه جوئی می شود .
- خب , آن وقت آن پنجاه و سه دقیقه را چه کار می کنند ؟
- هرچی دلشان بخواهد ...
شازده کوچولو تو دلش گفت : " من اگر پنجاه و سه دقیقه وقت زیادی داشته باشم خوش خوشک می روم به طرف چشمه ..."
۱۳۸۸ آبان ۸, جمعه
اشتراک در:
نظرات پیام (Atom)
۲ نظر:
گشنیز جان به شازده کوچولو بگو قبل از زفتن از وجود چشمه مطمئن بشه.
به شازده سلام برسانید وبگوئید قبل از رفتن از وجود چشمه مطمئن بشه!
ارسال یک نظر